معنی قانونی شدن

حل جدول

فارسی به انگلیسی

عربی به فارسی

قانونی

قانونی , مشروع , مجاز , حلا ل , داتایی , بربستی , روا , شرعی , حقوقی


إِجراءٌ قانونی

اقدام قانونی

فارسی به عربی

قانونی

شرعی، صحیح، فحص عدلی، قانونی


اقدام قانونی

إِجراءٌ قانونی

لغت نامه دهخدا

قانونی

قانونی. (ص نسبی) منسوب است به قانون. (ناظم الاطباء).


بی قانونی

بی قانونی. (حامص مرکب) حالت و کیفیت بی قانون.

فرهنگ معین

قانونی

[معر - فا.] (ص نسب.) منسوب به قانون، امری که طبق قانون انجام گیرد. مق غیرقانونی.

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

قانونی

آسایی

فارسی به ایتالیایی

قانونی

legale

legittimo

lecito

مترادف و متضاد زبان فارسی

قانونی

رسمی، شرعی، عرفی، مشروع، قانون‌نواز

فرهنگ فارسی هوشیار

قانونی

داتیک داتیکان آساییک کناریک چغانه زن

معادل ابجد

قانونی شدن

571

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری